زنجیره بی پایان مرگ در زندان
ساسان نیکنفس از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران (صلواتی) به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبری» به هشت سال زندان محکوم شده بود که پنج سال این حکم قابل اجرا بود و این حکم در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران (زرگر) تایید شد. این اتهامات، اتهامات روتینی است که سالهاست علیه کنشگران مدنی و سیاسی مطرح و در همین دو شعبه از شعبات ویژه، بدون وجاهت حقوقی و استماع مدافعات متهم و وکلا، صادر و تایید میشود و افراد را به حبسهای سنگین محکوم میکنند. نیکنفس بارها توسط پزشکان متخصص از جمله پزشک اعصاب و روان معاینه و بیماریاش محرز بود و در حالی که یازده ماه از حبس را سپری کرده بود به جای ۵سال، برای همیشه از میان رفت و نتیجهاش با حکم اعدام فرقی نداشت.
وقتی خبر مرگ ساسان نیکنفس را روز گذشته (دوشنبه۱۷خرداد) میشنوید بیدرنگ خبر مرگ بهنام محجوبی در همین چند ماه پیش را تداعی میکنید و در شگفت میشوید که چرا در این بازه زمانی کوتاه دو مرگ در زندان رخ میدهد؛ آنهم هر دو جوان و توانا، اما اگر حافظه بلند مدتمان یاری کند میبینیم که اینها در ادامه زنجیره بلندی از مرگها در زندان است که فقط آنها که اسامیشان اعلام شده (چون اخبار تعداد زیادی از زندانیان عادی که دچار مرگ در زندان میشوند اطلاع رسانی نمیشود) به ذهن خطور میکند: ولی الله فیض مهدوی و عبدالرضا رجبی در زندان رجایی شهر کرج، ابراهیم لطف اللهی دانشجو در سنندج، زهرا کاظمی خبرنگار عکاس در اوین، اکبر محمدی در اوین، زهرا بنییعقوب دانشجوی پزشکی در همدان، حشمت امیر ساران در رجایی شهر، امیدرضا میر صیافی در اوین، مرحوم ضیایی متهم بدهی ۴۰۰ هزارتومانی در اوین- هدی صابر- زهرا کاظمی- روح الامینی- امیر جوادی فر- محمد کامرانی- رامین قهرمانی- احمد نجاتی کارگر- دکتر رامین پوراندرجانی (پزشک بازداشتگاه کهریزک)- ستار بهشتی – محسن دکمه چی- ناصر خانی زاده- محمدمهدی زالیه- افشین اصانلو- سینا قنبری(در قرنطینه اوین)- وحید حیدری در اراک، دکتر سید امامی و به تازگی هم وحید صیادی نصیری در زندان قم و… و قوه قضاییه باید نسبت به همه این موارد پاسخگو باشد.
مسئله مرگ در زندان درد و دغدغه سالیان دراز ماست و بارها و بارها به آن پرداختهایم. سمینار امنیت جانی زندانی را در محل انجمن دفاع از حقوق زندانیان در تاریخ یکشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۸ برگزار کردیم. روزنامه اعتماد ملی دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، روزنامه اعتماد چهارشنبه، ۶ خرداد ۱۳۸۸، گفتار نگارنده را با عنوان «حق حیات یا امنیت جانی زندانی» منتشر کردهاند. حقوقدانان و فعالان مدنی و سیاسی زیادی در این سالها در این زمینه سخن گفتهاند اما هرچه بیشتر گفتهایم کمتر نتیجه گرفتهایم. این یعنی با وجود چنان فهرست بلندی از مرگ در زندان، هیچ عزمی برای جلوگیری از این فجایع وجود ندارد و وجود آیین نامه زندان و دیگر قوانین هر اندازه هم خوب نوشته شده باشد برای جلوگیری از آن افاقه نمیکند، کنترل و نظارت لازم بر رفتار سازمانهای نگهدارنده زندانی وجود ندارد و همه چیز به حال خود رها شده است، هیچکس پاسخگو نیست، هیچکس مواخذه و محاکمه نمیشود، هیچکس استعفا نمیدهد و سودای پستهای بالاتر را هم در سر میپرورانند. تا چنین است این اتفاقات هم وجود خواهند داشت. ریشه اصلی مشکل در این است که جان آدمی بیبهاست. فقط وقتی جان خودِ از ما بهتران به خطر افتاد بهای جان را میفهمند. چون جای این قاعده طلایی اخلاق که هزاران سال است فیلسوفان بزرگ گفتهاند خالی است «هرچه برای خود میپسندی برای دیگری هم بپسند».
امام علی خطاب به امام حسن مجتبی میگوید: یا بُنَیَّ، اِجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیمَا بَینَکَ وَبَینَ غَیرِکَ، فَأَحْبِبْ لِغَیرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَاکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا، وَلاَ تَظْلِمْ کَمَا لاتُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ، وَأَحْسِنْ کَمَا تُحِبُّ أَنْ یحْسَنَ إِلَیکَ، وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیرِکَ، وَارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ، وَلاَ تَقُلْ مَا لاتَعْلَمُ، وَإِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ وَلاَ تَقُلْ مَا لاتُحِبُّ أَنْ یقَالَ لَکَ.
پسرم! خویشتن را معیار و مقیاس قضاوت میان خود و دیگران قرار ده. برای دیگران چیزی را دوستدار که برای خود دوست میداری و برای آنها نپسند آنچه را برای خود نمیپسندی. به دیگران ستم نکن همانگونه که دوست نداری به تو ستم شود. به دیگران نیکی کن چنان که دوست داری به تو نیکی شود.
عماالدین باقی